بدون عنوان
یکشنبه 2 مرداد 90 اپیزود اول برداشت اول: روز آخر ماه - کلی حساب کتاب - پرداخت حقوق پرسنل - خسته از بیخوابی و بدخوابیهای شب قبل با کمر درد عجیبی که دیگه اگه نباشه تعجب می کنم از جام بلند می شم و با حداکثر سرعت خودمو به ستاره می رسونم که تو تختش بیدار شده و با لبخند و صدایی که همه تلاشم اینه که پر انرژی باشه بغلش می کنم تا آماده یه روز پر کار بشیم. آماده می شیم و می ریم سر کار . ستاره با همه خوش و بش می کنه و بعد از 2 ساعت از زمان بیداری و خوردن می می به خواب می ره . با عجله و استرس سعی می کنم بیشتر حسابا آماده پرداخت بشه قبل از بلند شدن کوچولوی پر انرژِیم. ستاره بعد از خوابیدن بیدار میشه و حسابا نصفه مونده. باید باهاش بازی کنم . بابایی ...
نویسنده :
مامان هدا
16:07